پرسید به خاطر...


رویای خسته

مشکلاتت رو با مداد بنويس ، پاک کن رو در اختيار خدا بگذار

 

پرسید به خاطر کی زنده هستی؟

با اینکه دلم می خواست با تمام وجود داد بزنم به خاطر تو بهش گفتم به خاطر هیچ کس.

پرسید به خاطر چه زنده هستی؟

با اینکه دلم فریاد میزد به خاطر تو با یک بغض غمگین گفتم به خاطر هیچ.

 

ازش پرسیدم تو به خاطر چه زنده هستی؟

 در حالیکه اشک در چشمانش جمع شده بود گفت

به خاطر کسی که به خاطر هیچ زنده است



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نوشته شده در یک شنبه 26 تير 1390برچسب:,ساعت 10:13 توسط iman| |


Power By: LoxBlog.Com

javahermarket